به گزارش هفت چشمه به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ دي ماه 1403 همزمان با سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) بود که رهبر انقلاب در جمع شعرا و مداحان اهل بيت (ع) براي چندمين بار موضع قطعي و رسمي جمهوري اسلامي ايران در قبال گروه هاي مقاومت منطقه را اعلام کردند با اين تفاوت که اين سخنان رهبري در پاسخ به ياوه گويي هاي سرکرده باند جنايتکار صهيونيستي در منطقه بود.

ايشان با تأکيد بر اينکه جمهوري اسلامي‌ نيروي نيابتي ندارد، گفتند: يمن، حزب‌الله، حماس و جهاد مي‌جنگند چون با ايمان هستند و عقيده و قدرت ايمان، آنها را به ميدان مقاومت آورده است، نه اينکه نيابتي از سمت ما داشته باشند.

رهبر انقلاب با تأکيد بر اينکه جمهوري اسلامي اگر هم روزي بخواهد اقدامي کند احتياجي به نيروي نيابتي ندارد، افزودند:‌ مردان مؤمن و شرافتمند در يمن، عراق، لبنان، فلسطين و ان‌شاءالله در آينده نزديک در سوريه، در حال مبارزه با ظلم و جنايت و رژيم منحوس و تحميلي صهيونيستي هستند، جمهوري اسلامي نيز مبارزه مي‌کند و به خواست پروردگار اين رژيم را از منطقه ازاله خواهيم کرد.

اين سخنان رهبر انقلاب پس از آن مطرح شد که نتانياهو، سرکرده باند جنايتکار صهيونيستي در اظهاراتي گستاخانه گفته بود نيروهاي نيابتي ايران را در هم خواهيم شکست!

سخنان نتانياهو درحالي مطرح شد که رژيم صهيونيستي از آغاز شکل گيري خود به عنوان يک نيروي نيابتي تامين کننده منافع غرب به ويژه آمريکا و انگليس در منطقه به شمار رفته است.

اين اظهارات در امتداد تحولات گسترده يک سال گذشته در منطقه مطرح مي شود به طوري که مي توان آن را ناظر بر  جنگ رواني و تبليغاتي عليه ايران با ادعاي از دست دادن نيروهاي نيابتي در منطقه دانست.

در حالي که با نگاه دقيق به خط سير گروه هاي مقاومت در منطقه مي توان بر رسالت اصلي و فلسفه مبارزاتي آنها از تشکيلات نظامي اذعان داشت.

استقلال محور مقاومت؛ فارغ از فرمان بردار محض از ايران است

«امل سعد» استاد علوم سياسي دانشگاه «کارديف»،  در مقاله اي که در وبگاه مجله آمريکايي «تايم» منتشر شد، نوع رابطه بين ايران و گروه هاي موسوم به «محور مقاومت» در منطقه غرب غرب آسيا را مغاير با ديدگاه غالب در غرب دانسته و گفته است: اين گروه ها در فلسطين، لبنان، عراق، سوريه و يمن داراي پايگاه هاي قوي اجتماعي بوده و فرمان بردار محض ايران نيستند و از خودشان استقلال دارند.

گروه هاي مقاومت همچون حزب الله ، حماس، حوثي ها، حشد الشعبي و يا ساير گروه‌هاي محور مقاومت، هر کدام به‌عنوان شبه دولت‌ها در داخل کشورهاي خود، وظايف کليدي حکومتي را انجام مي‌دهند که ساختار تشکيلاتي آنها مختص جوامع و مردم کشورهاي آنهاست. 

در حقيقت مي توان گفت که عامل شکل گيري گروه هاي مقاومت در هر کشور ريشه در خلاهاي امنيتي برجاي مانده از دولت هاي مربوطه شان دارد و تنها در برخي موارد نه هميشه اين سياست ها با برخي سياست هاي منطقه اي جمهوري اسلامي ايران همپوشاني دارد.

حميدرضا ترقي، عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه اسلامي در اين باره عنوان کرد: پذيرش اين واقعيت که نيروهاي جبهه مقاومت مثل انصارالله ، حماس و يا حزب الله از توانايي بالايي برخوردار بوده و مي توانند با بزرگترين قدرتهاي نظامي دنيا مقابله کنند، براي غرب بسيار سخت است.

ادعاي اينکه اين بازيگران عميقا ريشه دار و شبه دولتي صرفا ابزار دست ايران هستند، تنها زمينه را براي تنظيم استراتژي فاجعه بار ايالات متحده در خاورميانه است و به نظر مي رسد تنهاراه مهار جنگ افروزي يا فاجعه انساني در دنيا، بستن قلاده سگ هار رژيم صهيونيستي در منطقه است.

چرا رژيم صهيونيستي تنها نيروي نيابتي در منطقه است؟

در شرايطي که رژيم صهيونيستي در تلاش است تا از برچسب نيروي نيابتي براي گروه هاي مقاومت در منطقه استفاده کند اما شواهد آنچه در غرب آسيا و به ويژه در غزه در حال رخ دادن است نشان مي دهد که اين منطقه تنها يک نيروي نيابتي دارد و آن هم رژيم منحوس صهيونيستي است.

رهبر انقلاب اسلامي در جريان سخنراني در نماز عيد فطر امسال با اشاره به حمايت هاي آمريکا از رژيم صهونيستي در منطقه فرمودند: غربي ها مکرراً ملت‌هاي شجاع و جوانان غيور منطقه را به نيابتي بودن متهم مي‌کنند اما کاملاً واضح است که تنها نيروي نيابتي در منطقه رژيم فاسدي است که با آتش‌افروزي، نسل‌کشي وتجاوز به کشورهاي ديگر در حال ادامه و تکميل نقشه کشورهايي است که بعد از جنگ جهاني، روي اين منطقه دست گذاشتند.

رژيم صهيونيستي فاقد هرگونه هويت و مشروعيت در منطقه غرب آسيا ريشه دوانده است و  با استفاده از اشغال نظامي، تبعيض نژادي و سرکوب مردم بومي فلسطين، حضور خود را در اين سرزمين اشغالي تثبيت کرد.

در حقيقت اين رژيم تنها با حمايت قدرت‌هاي استکباري دنيا يعني ايالات متحده آمريکا و انگليس در طول بيش از 70 سال گذشته به نسل‌کشي و نابودي هويت‌هاي منطقه دست زده است.

رژيم صهيونيستي بدون ترديد  نقش مهمي در ايجاد جنگ‌هاي وحشيانه، بحران‌هاي امنيتي و سياسي در منطقه ايفا کرده است و توانسته در طول 7 دهه گذشته عامل بي ثباتي و ناامني در منطقه باشد از اين رو تنها نيروي نيابتي غرب آسيا به شمار مي رود نيرويي که بايد به زودي به دست ملت هاي منطقه به نابودي کشيده شود.